کد خبر:816

۱۵:۲۳ | ۱۴۰۴/۰۸/۱۲
0
𝐓

گزارش اختصاصی | سالگرد شهادت شهید سید روح‌الله عجمیان در راه دفاع از امنیت مردم

گزارش اختصاصی | سالگرد شهادت شهید سید روح‌الله عجمیان در راه دفاع از امنیت مردم

دوازدهم آبان ماه، یادآور شهادت سید روح‌الله عجمیان، بسیجی ۲۷ ساله لرستانی است که سال ۱۴۰۱ در جریان دفاع از امنیت مردم، در اتوبان کرج با ضربات متعدد چاقو و سنگ به شهادت رسید.

به گزارش ایثارنیوز، گاهی شهادت، در دورترین نقطه مرزی رقم نمی‌خورد، بلکه در خیابان‌های همان محله‌ای اتفاق می‌افتد که روزگاری در آن بزرگ شده‌ای. این، داستان سید روح‌الله عجمیان، سرباز ۲۷ ساله مکتب بسیج است که در دوازدهم آبان‌ماه ۱۴۰۱، در اقدامی وحشیانه و گروهی در کرج، به آرزوی دیرینه خود رسید.

از دیار لرستان تا عضویت در بسیج کرج

سید روح‌الله عجمیان در بیستم بهمن‌ماه ۱۳۷۴ در شهرستان کوهدشت استان لرستان در خانواده‌ای ساده و متدین چشم به جهان گشود. پدرش با کارگری، امرار معاش می‌کرد و روح‌الله که فرزند آخر خانواده بود، از همان دوران نوجوانی کنجکاوی و علاقه‌مندی ویژه‌ای به مسائل مذهبی داشت. پس از مهاجرت خانواده به کرج، او با تشویق پدر، به جمع بسیجیان پیوست و برای بیش از ۱۲ سال در حوزه ۴۱۷ شهدای کمالشهر کرج به صورت فعال خدمت کرد.

فعالیتی بی‌وقفه در عرصه‌های گوناگون

زندگی این جوان پرانرژی، تنها به فعالیت در بسیج محدود نبود. او به ورزش رزمی «نینجا رنجر» روی آورد و در سال ۱۳۹۳ موفق به کسب کمربند مشکی دان یک شد. اما آنچه بیش از هر چیز در زندگی او جلوه داشت، روحیه خدمت‌رسانی و جهادی بود. حضور در کارهای جهادی، کمک به سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان، یاری رساندن به نیازمندان و کارتن‌خواب‌ها و خدمت به مردم در دوران سخت همه‌گیری کرونا، بخشی از اقدامات ارزشمند او بود.

دوستان و نزدیکان، از او به عنوان جوانی مهربان، بی‌آلایش، بی‌علاقه به زرق و برق دنیا و با احترامی مثال‌زدنی نسبت به پدر و مادر و بزرگان یاد می‌کنند. رفاقت صمیمی با شهدا، پرهیز از دروغ و غیبت و انجام کارها با خلوص نیت از دیگر ویژگی‌های برجسته این شهید والامقام بود. علاقه او به خدمت در بسیج به حدی بود که این فعالیت را بر شغل خود مقدم می‌شمرد، تا جایی که بارها به همین دلیل از محل کار خود اخراج شد.

صبحگاه آخر؛ فراخوان برای مأموریت

صبحگاه پنجشنبه، دوازدهم آبان‌ماه ۱۴۰۱، روح‌الله همانند همیشه آماده می‌شد تا به سر کار برود. اما در این میان، تماسی از پایگاه بسیج دریافت کرد. خبر رسیده بود که گروهی از اغتشاشگران قصد دارند در منطقه کمالشهر کرج ناامنی ایجاد کنند. او بی‌درنگ و بدون هیچ تأملی، مسیر خود را به سوی محل حادثه تغییر داد. حال و هوای آن روز برای مادرش بسیار سنگین و متفاوت بود؛ گویی دلش گواهی از اتفاقی بزرگ داشت.

محاصره و حمله‌ای وحشیانه توسط اغتشاشگران

در حوالی ساعت دوازده ظهر، پس از آغاز درگیری‌ها در منطقه بهشت سکینه کمالشهر، گروهی از اغتشاشگران، سید روح‌الله را به عمد محاصره کردند. شواهد نشان می‌دهد او عمداً سعی کرده تا خود را از همراهانش دور کند تا توجه مهاجمان را به سمت خود جلب نماید و دیگران در امان بمانند. هنگامی که به بلوار اصلی کمالشهر می‌رسد، گروهی زن و مرد به او حمله‌ور می‌شوند.

صحنه‌های بعدی که در فیلم‌های منتشرشده دیده شد، باورکردنی نبود. پیکر این جوان بسیجی را روی آسفالت خیابان می‌کشند، به زیر کامیون می‌اندازند و با ضربات متعدد لگد و مشت بر سر و بدنش می‌کوبند. سپس با چاقو به جان او افتاده و ضربات متعددی از پشت به او وارد می‌کنند. پیکر نیمه‌جان و نیمه‌برهنه او را روی زمین رها می‌کنند و حتی به کسی اجازه نزدیک شدن برای کمک نمی‌دهند.

پیکر خونین و مسیر دشوار به بیمارستان

یکی از دوستانش که به موقع خود را به او رسانده، خاطره آن لحظات را اینگونه روایت می‌کند: «دست‌هایش را مثل صلیب بازکرده بودند و نیمه‌برهنه روی آسفالت رها بود. صدایش زدم، پاسخی نشنیدم، اما هنوز شهید نشده بود. وقتی آمبولانس رسید، راننده گفت با این شلوار نظامی نمی‌توانیم او را جابه‌جا کنیم؛ اگر اغتشاشگران بفهمند مجروح نظامی است، راه را بر ما می‌بندند و شاید به او آسیب بیشتری برسانند. با مشقت زیاد شلوار نظامی را از تنش درآوردیم. راننده راست می‌گفت؛ در مسیر، چندین بار به آمبولانس سنگ پرتاب کردند، جلوی ما را گرفتند و داخل آمبولانس را بازرسی کردند تا مطمئن شوند مجروح، نظامی نیست.»

وصال با آرزوی دیرینه و شهادت در راه امنیت میهن

با وجود تمام تلاش‌ها برای نجاتش، سید روح‌الله عجمیان در مسیر انتقال به بیمارستان، به فیض عظیم شهادت نائل آمد. او که همواره آرزوی پوشیدن لباس شهادت را در سر می‌پروراند و حتی برای اعزام به مناطق مرزی و دفاع از حرم اهل بیت(ع) اقدام کرده بود، در نهایت در نزدیک‌ترین نقطه به خانه خودش، به آرزوی دیرینه‌اش رسید.

صبر ملکوتی مادر و درخواست قاطع پدر

در اوج مصیبت، مادر این شهید بزرگوار، چنان استواری و صبری از خود نشان داد که همگان را به حیرت واداشت. او با قلبی سوخته اما روحی استوار گفت: «روح‌الله برای خدا شهید شد. ما رهبر و انقلاب را تنها نخواهیم گذاشت.» پدر شهید نیز در دادگاه عاملان این جنایت، با قاطعیت درخواست کرد: «بنده از دادگاه مجازات قطعی این افراد را درخواست می‌کنم و می‌خواهم این افراد در محل شهادت پسرم مجازات شوند. باید بگویند چرا چنین کارهایی را انجام داده‌اند.»

تشییع بر دوش مردم و خاکسپاری در جوار شهدا

پیکر پاک سید روح‌الله عجمیان، در میان اندوه و اشک هزاران نفر از مردم غیور کرید که بسیاری از آنان می‌گفتند: «این اولین بار است در مراسمی حاضر می‌شویم و پیش از آغاز هر مراسم رسمی، اشک از چشمانمان جاری است.» سرانجام پیکر این سرباز فداکار، طبق وصیت خودش، در امامزادگان محمد و سکینه در منطقه حصارک پایین کرج و در کنار شهدای مدافع حرم به خاک سپرده شد. جایی که خودش تنها چهار روز قبل از شهادتش به دوستانش اشاره کرده و گفته بود: «مرا کنار شهدای مدافع حرم دفن کنید.»

برای مطالعه بیشتر در خصوص این شهید بزرگوار، مستند «قتل گروهی» به کارگردانی محمدجواد معصومی، توسط سازمان هنری رسانه‌ای اوج تولید شده است.

برچسب‌ها: شهادت شهید عجمیان
ارسال نظرات
capcha